خورشید بازم رفت تا توی دریا تا صبح فردا آروم بخوابه آروم بخوابه
خورشید بازم رفت تا با تن گرم اون ور دنیا بازم بتابه بازم بتابه
من موندم تو کناره ساحل از مرگ امروز هر دو تا قافل پیداست از چشمات پیداست از حرفام رنجت خستگی دوستت دارم رو که باید بگم کی می خوای بگی
که باید بگم کی می خوای بگی
ماه دوره گردتوی آسمون اومده جای خورشید نشسته ساعتها گذشت باز هم دو تای لبهامون بسته تن هامون خسته تیغ های خورشید شب رو درو کرد نوجونها رو مدرسه رو کرد من موندم تو کناره ساحل از مرگ امروز هر دو تا قافل پیداست از چشمات پیداست از حرفام رنج خستگی دوستت دارم رو که باید بگم کی می خوای بگی که باید بگم کی می خوای بگی
خورشید بازم رفت تا توی دریا تا صبح فردا آروم بخوابه آروم بخوابه خورشید بازم رفت تا با تن گرم اون ور دنیا بازم بتابهبازم بتابه من موندم تو کناره ساحل از مرگ امروز هر دو تا قافل پیداست از چشمات پیداست از حرفام رنج خستگی دوستت دارم رو که باید بگم کی می خوای بگی که باید بگم کی می خوای بگی که باید بگم کی می خوای بگی که باید بگم کی می خوای بگی
