IranSong > Shahriar > Moosa va Shaban




Lyrics of Moosa va Shaban Shahriar

من نمی گویم که آن عالیجناب
هست پیغمبر ولی دارد کتاب
مثنوی معنوی مولوی
هست قران به لفظ پهلوی

دید موسی یک شبانی را به راه
کو همی گفت ای گزیننده اله
تو کجائی تا شوم من چاکرت؟
چارقت دوزم کنم شانه سرت؟
دستکت بوسم بمالم پایکت
وقت خواب آید بروبم جایکت
ای فدای تو همه بزهای من
ای به یادت هی هی و هیهای من

این نمت بیهوده می گفت آن شبان
گفت موسی با کی است این ای فلان؟
گفت با آن کس که مار آفرید
این زمین و چرخ از او آمد پدید
این چه ژاژاست وچه کفرست وفشار
پنبه ای اندردهان خودفشار
گر نبندی زین سخن تو حلق را
آتشی آید بسوزد خلق را

بی ادب گفتن سخن با خاص حق
دل بمیراند سیه دارد فلق
لم یلد لم یلد نالایق است
والد و مولود را او خالق است

گفت ای موسی دهانم دوختی
از پشیمانی تو جانم سوختی
جامه را بدرید و آهی کرد تفت
سر نهاد اندر بیابان و برفت

وحی آمد سوی موسی ازخدا
بنده ما را زما کردی جدا
تو برای وصل کردن آمدی
نی برای فصل کردن آمدی
هرکسی را سیرتی بنهاده ام
هرکسی را اصطلاحی داده ام
من نکردمم تا سودی کنم
بلکه تا بر بندگان جودی کنم
ما زبان را ننگریم و قال را
ما روان را بنگریم و حال را
آتشی از عشق در جان برفروز
سر به سر فکر عبارت را بسوز

چونکه موسی این عتاب ازحق شنید
دربیابان درپی چوپان دوید
عاقبت دریافت و او رابدید
گفت مژده ده که دستوری رسید
ملت عشق از همه دین ها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
هیچ آداب و ترتیبی مجوی
هرچه می خواهد دل تنگت بگوی
ای معاف یفعل و لا مایشا
بی مهابا رو زبان را بگشا



Download Moosa va Shaban by Shahriar By Shahriar