غم تو قلب منو اسیر سایه میکنه چشم من برای تو همیشه گریه میکنه غم تو قلب منو اسیر سایه میکنه چشم من برای تو همیشه گریه میکنه
بارون میاد تو کوچه میشینه پشت شیشه درست مثه روزی که رفتی واسه همیشه ای ارزوی قلبم امشب بگو کجایی پوسیدم از غم تو تو غربت تنهایی خسته از این جدایی بیتو چه ها کشیدم در حسرتت عزیزم به انتها رسیدم اگه از قصه شکستمو یه گوشه نشستم هستیمو باختمو عشقتو ساختم ساده شکستمو یه گوشه نشستم هستیمو باختمو عشقتو ساختم بخدا برای تو بود همه چیز فدای تو بود بخدا برای تو بود همه چیز فدای تو بود من که از خدا بجز تو چیز دیگه ای نخواستم همه چیز فدای عشقت من فقط تو رو میخواستم کاش میشد حتی یه بار از تب بوسه هات بسوزم با تو من یه بار دیگه لب شادی رو ببوسم اگه از قصه شکستمو یه گوشه نشستم هستیمو باختمو عشقتو ساختم ساده شکستمو یه گوشه نشستم هستیمو باختمو عشقتو ساختم بخدا برای تو بود همه چیز فدای تو بود بخدا برای تو بود همه چیز فدای تو بود اگه از قصه شکستمو یه گوشه نشستم هستیمو باختمو عشقتو ساختم ساده شکستمو یه گوشه نشستم هستیمو باختمو عشقتو ساختم امشب بگو عزیزم امشب کی همصداته دلم گرفت ز امشب فاصله ها زیاده کدوم عاشق میبوسه اون دست مهربونو تو چشم تو میبینه مهتاب اسمونو تو خلوت کوچه ها سرت رو شونه کیست گلایه ای ندارم این بازیه زندگیست اگه از قصه شکستمو یه گوشه نشستم هستیمو باختمو عشقتو ساختم ساده شکستمو یه گوشه نشستم هستیمو باختمو عشقتو ساختم بخدا برای تو بود همه چیز فدای تو بود بخدا برای تو بود همه چیز فدای تو بود اگه از قصه شکستمو یه گوشه نشستم هستیمو باختمو عشقتو ساختم ساده شکستمو یه گوشه نشستم هستیمو باختمو عشقتو ساختم
