بنال ای دل دل خسته بنال ای مرغ پر بسته بنال ای ساز بشکسته اگر درها همه بسته اگر سیم تو بگسسته بنال آهسته آهسته بنال آهسته آهسته
هزار و یک سخن دارم میگم تا جون به تن دارم نه در غربت دلم شاده نه در غربت دلم شاده نه جایی در وطن دارم نه جایی در وطن دارم
دیگه لاله نمی کارم توی گلدون نمی ذارم جدا از لاله ی رویش دیگه از لاله بیزارم خداوندا چه دلگیرم اسیر دست تقدیرم تو روگردان از این عاشق من از این زندگی سیرم من از این زندگی سیرم
هزار و یک سخن دارم میگم تا جون به تن دارم نه در غربت دلم شاده نه در غربت دلم شاده نه جایی در وطن دارم نه جایی در وطن دارم
جدا از آشیان تا کی؟ اسیر نیمه جان تا کی؟ ز همراهان جدا مانده چنین بی همزبان تا کی؟ خداوندا چه سرگردان چه غمگینم چه دلتنگم بیا بشنو صدایم را اگر ساز بد آهنگم اگر ساز بد آهنگم
بنال ای دل دل خسته بنال ای مرغ پر بسته بنال ای ساز بشکسته اگر درها همه بسته اگر سیم تو بگسسته بنال آهسته آهسته بنال آهسته آهسته
هزار و یک سخن دارم میگم تا جون به تن دارم نه در غربت دلم شاده نه در غربت دلم شاده نه جایی در وطن دارم نه جایی در وطن دارم نه جایی در وطن دارم نه جایی در وطن دارم