Lyrics of Avazo Santour - Ab Talab Nakardeh Mastan Homay Band
از باغ می برند چراغانیت کنند
تا کاج جشنهای زمستانیت کند
پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانیت کنند
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانیت کنند
یک نقطه بیش فرقرحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانیت کنند