بی تو من تاریکم با تو من مهتابم بی تو ابری گریان خفته در گردابم ای کهبا هر آواز گشته ای در پرواز منه ساده حالم نگران از هر راز من از این تاراج لحضه ها می ترسم من از این آواز بی صدا می لرزم ای وجودد تازه من ز تو بیزارم بی تو در هر وادی مثل یک بیمارم ای وجود شبها تو ز ما یادی کن گر نمانیم اما فکر فردایی کن