Hekayatr Ahmad Shamloo





حکایت

    متن آهنگ حکایت از احمد شاملو

    مطرب درآمد
    با چکاوک ِ سرزنده‌ئي بر دسته‌ي سازش.
    مهمانان ِ سرخوشي
    به پاي‌کوبي برخاستند.

    از چشم ِ ينگه‌ي مغموم
    آن‌گاه
    ياد سوزان ِ عشقي ممنوع را
    قطره‌ئي
    به زير غلتيد.

    عروس را
    بازوي ِ آز با خود برد.
    سرخوشان ِ خسته پراکندند.
    مطرب بازگشت با ساز و
    آخرين زخمه‌ها در سرش
    شاباش ِ کلان در کلاه‌اش.

    تالار آشوب تهي ماند
    با سفره‌ي چيل و
    کرسي‌ي باژگون و
    سکّوب خاموش ِ نوازنده‌گان
    [ آهنگ های ایرانی و موزیک آلبوم های جدید در ایران ترانه ]و چکاوکي مُرده
    بر فرش سرد آجُرش






    ترانه سرا : احمد شاملو
  • Composer : Morteza Hananeh
  • Poet : Shamloo



Download Hekayatr Ahmad Shamloo