Mardeh Sargardan Vigen





مرد سرگردان

    متن آهنگ مرد سرگردان از ویگن

    مرد سرگردانه این شهرم
    همدمی گمگشته را جویم
    قصه ها دارد دل تنگم بشنو امشب قصه می گوید
    مرد سرگردانه این شهرم
    همدمی گمگشته را جویم
    قصه ها دارد دل تنگم بشنو امشب قصه می گوید
    یک شب از شبهای تابستان ناشناسی از سفر آمد
    با نگاه پر غرور خود آتش را در دشت جانم زد
    دور از آن دنیای تاریکی ما دو مرغ همسفر بودیم
    غافل از اندیشه فردا روز شب با هم بدر بودیم
    یک شب بارانی پاییز آسمون رنگ جدایی زد
    او سفر کرد از دیار من تب عشق آسنایی زد
    مانده ام تنها و سرگردان او نشان از من نمی گیرد
    رفته ام از یاد او اما یاد او در من نمی میرد
    مرد سرگردانه این شهرم
    همدمی گمگشته را جویم
    قصه ها دارد دل تنگم بشنو امشب قصه می گوید
    مرد سرگردانه این شهرم
    همدمی گمگشته را جویم
    قصه ها دارد دل تنگم بشنو امشب قصه می گوید
    یک شب از شبهای تابستان ناشناسی از سفر آمد
    با نگاه پر غرور خود آتش را در دشت جانم زد
    دور از آن دنیای تاریکی ما دو مرغ همسفر بودیم
    غافل از اندیشه فردا روز شب با هم بدر بودیم

    ترانه سرا : پرویز وکیلی
  • Composer : Parviz Maghsadi
  • Arranger : Manouchehr Cheshm Azar
  • Poet : Parviz Vakili



Download Mardeh Sargardan Vigen