Be Khod Residan (1356) Dariush





به خود رسیدن (1356)

    متن آهنگ به خود رسیدن (1356) از داریوش

    بی همگان به سر شود . بی تو به سر نمیشود
    داغ تو دارد این دلم . جای دگر نمیشود
    بی تو برای شاعری . واژه خبر نمیشود
    بغض دوباره دیدنت . از تو به در نمیشود
    فکر رسیدن به تو . فکر رسیدن به من
    از تو به خود رسیده ام . این که سفر نمیشود

    بی همگان به سر شود . بی تو به سر نمیشود
    داغ تو دارد این دلم . جای دگر نمیشود
    دلم اگر به دست تو . به نیزه ای نشان شود
    برای زخم نیزه ات . سینه سپر نمیشود
    صبوری و تحملم . همیشه پشت شیشه ها
    پنجره جز به بغض تو . ابری و تر نمیشود

    بی همگان به سر شود . بی تو به سر نمیشود
    داغ تو دارد این دلم . جای دگر نمیشود
    صبور خوب خانگی . شریک زجه های من
    خنده خسته بودنم . زنگ خطر نمیشود
    حادثه یکی شدن . حادثه ای تازه نبود
    مرد تو جز تو از کسی زیر و زبر نمیشود
    به فکر سر سپردنم . به اعتماد شانه ات
    گریه بخشایش من که بی ثمر نمیشود
    همیشگی ترین من . لاله نازنین من
    بیا که جز به رنگ تو دگر سحر نمیشود
    بی همگان به سر شود . بی تو به سر نمیشود
    داغ تو دارد این دلم . جای دگر نمیشود



Download Be Khod Residan (1356) Dariush