Biganeh Iraj





بیگانه

    متن آهنگ بیگانه از ایرج

    من ز خود خسته هستم ، تازه من خسته ترم
    حیف و صد حیف از عمری که به غم سر ببره
    تو همان سرد سردی که برام چشمه ی دردی
    رفتی بی محبت ، می دونم برنمی گردی ، می دونم برنمی گردی


    آتشی را که خود افروختم ، شعله زد برمن و من سوختم
    از تب وسوسه های انتظار ، درس خوش باوری آموخته ام
    تو همان سرد سردی که برام چشمه ی دردی
    رفتی بی محبت ، می دونم برنمی گردی ، می دونم برنمی گردی


    دیده برهم نزده ، سینه پریشان شده بود
    صبح شادی نرسیده ، شب هجران شده بود
    اشک شوقی نفشانده ، دیده گریان شده بود
    دلم ازعشق تو با ، کرده پشیمان شده بود


    * * * * *


    دیده برهم نزده ، سینه پریشان شده بود
    صبح شادی نرسیده ، شب هجران شده بود
    اشک شوقی نفشانده ، دیده گریان شده بود
    دلم ازعشق تو با ، کرده پشیمان شده بود

    تو و بی تفاوتی های تو با خواهش من
    که به دست تو بهم ریخته آرامش من
    منو تنهایی و بی تو بودن و چشمِ تری
    بی تو بیگانه پرستی و ز من بی خبری

    تو همان سرد سردی که برام چشمه ی دردی
    رفتی بی محبت ، می دونم برنمی گردی ، می دونم برنمی گردی
    می دونم برنمی گردی ، می دونم برنمی گردی
    می دونم برنمی گردی ، می دونم برنمی گردی
    می دونم برنمی گردی ، می دونم برنمی گردی



Download Biganeh Iraj