Tazahor Behzad





تظاهر

    متن آهنگ تظاهر از بهزاد

    من و عشق تو و دوری خدا هرگز نخواهد
    چراغ عمر و بی نوری خدا هرگز نخواهد
    من و فریاد شیدایی مگو هرگز نمی آیی
    من و پرپر زدن ها در حریم تلخ تنهایی
    تو و کوه غرور و نخوت و نامهربانی ها
    دل تنگ من و اشک غم و بی اعتنایی ها
    ز تو هرگز نمی پرسم چرا من را نمی خواهی
    تظاهر کن تظاهر کن هنوز یار منی گاهی

    گفتی ببار من بارش رگبار نیزاران شدم
    گفتی بنال نالیدم و سرتا به پا نالان شدم
    گفتی بسوز من سوختم تا شعله ای سوزان شدم
    گفتی بساز من ساختم تا آن که خود ویران شدم
    ز تو هرگز نمی پرسم چرا من را نمی خواهی
    تظاهر کن تظاهر کن هنوز یار منی گاهی

    ماندم چرا ناباورانه
    پیچید شعری یا ترانه
    یک روز هم لطفی به فرمان
    دیدار من هم تو بیا عشق
    داغ دلم را تازه تر کن
    قلب مرا هم شعله ور کن
    گاهی صدایم کن مرا درد
    گاهی صدایم کن مرا عشق
    ز تو هرگز نمی پرسم چرا من را نمی خواهی
    تظاهر کن تظاهر کن هنوز یار منی گاهی
    تظاهر کن تظاهر کن هنوز یار منی گاهی
    تظاهر کن تظاهر کن هنوز یار منی گاهی
    تظاهر کن تظاهر کن هنوز یار منی گاهی



Download Tazahor Behzad