Ta Sorayya By Mohammad Esfahani Mohammad Esfahani





تا ثریا

    متن آهنگ تا ثریا از محمد اصفهانی

    درد بی درمان من گفتنی نیست
    خواجه ای لب وا نکرد با نفس خسته من
    شعر بی آغاز و انجام سکوتم
    در اجاق سینه من روشنی نیست
    ابر بی باران شدم ابر آتش
    روح من بیگانه شد در قفس بسته تن
    خشت خامی خفته در کج راه خاکم
    تا ثریا آسمانم دیدنی نیست
    امانم بده در این بی کسی
    که در خود شکست آیینه باور من
    امانم بده در این بی کسی
    که در خود شکست آیینه باور من
    قصه از آغاز پایانی ندارد
    زخم عشق دوست درمانی ندارد
    با تجواهای ما را با خودش برد
    راز ما پیدا و پنهانی ندارد
    راز ما پیدا و پنهانی ندارد

    درد بی درمان من گفتنی نیست
    خواجه ای لب وا نکرد با نفس خسته من
    شعر بی آغاز و انجام سکوتم
    در اجاق سینه من روشنی نیست
    ابر بی باران شدم ابر آتش
    روح من بیگانه شد در قفس بسته تن
    رو به درگاه تو آوردم که دیدم
    در طواف خانه دنیا خدا نیست
    امانم بده در این بی کسی
    که در خود شکست آیینه باور من
    امانم بده در این بی کسی
    که در خود شکست آیینه باور من



Download Ta Sorayya By Mohammad Esfahani Mohammad Esfahani