Gomgashteh Iraj





گمگشته

    متن آهنگ گمگشته از ایرج

    گلی گم کرده ام ، در خم کوچه ی آرزو
    چنان دیوانگان دور خود گردم و رو برآرم به هرسو

    چه آسان رفته از دست من گوهر زندگی
    چه مشکل شد مرا این نفس های در احتزار از غم او

    تا دلی به غمش مبتلا نشود ، باخبر کسی از حال ما نشود
    نه کسی خبری می رساند از اون ، نه که چشم و لبی نامه خواند از او
    وای وای آآی وای ، شکوه دارم از آن ماه

    پس پرده نهان ماه پرده گیان ، دل من غم خود چاره داند از اون
    وای وای آآی وای ، شکوه دارم از آن ماه

    ای کاش اگر روح و جان مرا ، خانمان مرا به غم نسپارد
    به غم نسپارد

    به کلبه س سردو تار دلم ، شوره زار دلم قدم بگذارد
    قدم بگذارد

    وای از زلف حلقه زنش ، یارب کن نصیب منش
    وای وای آی وای


    * * * * *

    گلی گم کرده ام ، در خم کوچه ی آرزو
    چنان دیوانگان دور خود گردم و رو برآرم به هرسو

    چه آسان رفته از دست من گوهر زندگی
    چه مشکل شد مرا این نفس های در احتزار از غم او

    تا دلی به غمش مبتلا نشود ، باخبر کسی از حال ما نشود
    نه کسی خبری می رساند از اون ، نه که چشم و لبی نامه خواند از او
    وای وای آآی وای ، شکوه دارم از آن ماه

    پس پرده نهان ماه پرده گیان ، دل من غم خود چاره داند از اون
    وای وای آآی وای ، شکوه دارم از آن ماه



Download Gomgashteh Iraj