Shab By Shakila Shakila





شب

    متن آهنگ شب از شکیلا

    چه شد شاعر که در باغم گلی دیگر نمیروید به آهنگ قدمهایم کسی شعری نمی گوید
    چه بیهوده گل آلوده که باران هم نمی شوید ببین حتی گل شب بو شب ما را نمی بوید
    هنوز از تو در این میدان صمیمی ترنمی بینم از این تنها درخت شب کسی را سر نمی بینم
    هنوز این من هنوز این تو قدیمیتر ولی از نو به جز چشم سیاه تو شبی دیگر نمی بینم
    غم چشمان آهو را تو می فهمی عبور از نور جادو را تو می فهمی غریق و موج و پارو را تو می فهمی سکوت هر غزلگو را تو می فهمی تو می فهمیتو می فهمی تو می فهمی ,تو می فهمی تو می فهمی تو می فهی هنوز از تو در این میدان صمیمی تر نمی بینم از این تنها درخت شب کسی را سر نمی بینم
    هنوز این من هنوز این تو قدیمیتر ولی از نو به جز چشم سیاه تو شبی دیگر نمی بینم
    از این هستی چنان مستم که می لرزم که می بارم که در شام غزلسوزان تو را دارم تو را دارم
    پر از سوزم پر از روزم چه رنگینم چه هوشیارم ببین با تو چه بیدارم چه بسیارم چه سرشادم
    هنوز از تو در این میدان صمیمی تر نمی بینم از این تنها درخت شب کسی را سر نمی بینم
    هنوز این من هنوز این تو قدیمیتر ولی از نو به جز چشم سیاه تو شبی دیگر نمی بینم

    ترانه سرا : شهیار قنبری
  • Composer : Babak Afshar
  • Arranger : Babak Afshar
  • Poet : Shahyar Ghanbari



Download Shab By Shakila Shakila