Forsat Nooshafarin





فرصت

    متن آهنگ فرصت از نوش آفرین

    بی تو شاعر بی غزل شد بی تو هر شعری دغل شد بی تو عاشق بی نفس شد بی تو آزادی قفس شد لاله در هجله ی باد رفت یاس هم خواب تگر شد مرگ زیر جلد ماه بود ماه آیینه ی مرگ شد آزادی قفس شد حرفهایی که گفتنی بود وقتی میشد گفت نگفتی وقتی میشد با تو گل داد قدر یک برگ نشکفتی ای بهار دل شکسته در هوای خانه ی من آخرین خاطره ی سبز در دل ترانه ی من تازه شو گل کن دوباره با تمام خستگی ها با همه بی اعتمادی به شب دل بستگیها یک سفر یک بار دیگه باید عاشق شد و دلباخت باید از خاکستری ها معنی آبی تری ساخت بی تو شاعر بی غزل شد بی تو هر شعری دغل شد بی تو عاشق بی نفس شد بی تو آزادی قفس شد فرصتی دوباره باید فرصتی برای گفتن لحظه ای بی ترس و تردید یک نفس محظ شکفتن ما سزاوار طلوع فصل یاس و لاله هستیم ما که خورشید نفروختیم ما که باران نشکستیم ما سزاوار طلوع فصل یاس و لاله هستیم ما که خورشید نفروختیم ما که باران نشکستیم بی تو شاعر بی غزل شد بی تو هر شعری دغل شد بی تو عاشق بی نفس شد بی تو آزادی قفس شد لاله در هجله ی باد رفت یاس هم خواب تگر شد مرگ زیر جلد ماه بود ماه آیینه ی مرگ شد آزادی قفس شد



Download Forsat Nooshafarin