Aftab Alireza Eftekhari





آفتاب

    متن آهنگ آفتاب از علیرضا افتخاری

    قویی کشید بال و پر آنسوی ابرها
    گم شد غریب و دربدر آنسوی ابرها
    گم شد غریب و دربدر آنسوی ابرها

    من ماندم و سکوت و سیاهی ، زمین سرد
    او بود و آفتاب در آنسوی ابرها
    او بود و آفتاب در آنسوی ابرها


    رویایی از بشارت باران زندگیست
    افسانه دو چشم تر آن سوی ابرها
    افسانه دو چشم تر آن سوی ابرها
    دیریست روی قله کوهی نشسته ام
    شاید بیافکند نظر آنسوی ابرها
    دیریست روی قله کوهی نشسته ام
    شاید بیافکند نظر آنسوی ابرها

    فریاد میزنیم من و کوه ، کوه و من
    آه ای خدا مرا ببر آنسوی ابرها
    آه آه آه ... آه
    مگر می رسد خدا این آه آه شعله ور
    آنسوی ابرها

    من بال و پر ندارم ، من بال و پر ندارم
    و تو ای خمیر خاک پیدا نمیشوی
    پیدا نمیشوی مگر آنسوی ابرها
    پیدا نمیشوی مگر آنسوی ابرها

    قویی کشید بال و پر آنسوی ابرها
    گم شد غریب و دربدر آنسوی ابرها
    گم شد غریب و دربدر آنسوی ابرها



Download Aftab Alireza Eftekhari