Zemestan Parvin





زمستان

    متن آهنگ زمستان از پروین

    زمستان

    سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
    سرها در گریبان است سرها در گریبان است
    نگه جز پیش پا را دید، نتواند
    که ره تاریک و لغزان است که ره تاریک و لغزان است
    وگر دست محبت سوی کس یازی
    به اکراه آورد دست از بغل بیرون
    که سرما سخت سوزان است

    آه مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر می فروش امشب
    هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...
    دمت گرم و دلت خوش باد
    سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
    منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
    منم ، دیوانه سرگشته رنجور
    منم، در جلوه های آفرینش، نغمه ی ناجور
    نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
    بیا بگشای ،در بکشای دربگشای، دلتنگم
    حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
    چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد؟
    فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
    حریفا! گوش سرما برده است این، سیلی سرد زمستان است آه......
    حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است

    سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
    سرها در گریبان است سرها در گریبان است
    نگه جز پیش پا را دید، نتواند
    که ره تاریک و لغزان است که ره تاریک ولغزان است
    هوا تاریک، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
    نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
    درختان اسکلتهای بلور آجین
    زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
    غبار آلوده مهر و ماه
    زمستان است.



Download Zemestan Parvin