Bazmeh Khial Mohammad Noori





بزم خیال

    متن آهنگ بزم خیال از محمد نوری

    تا دل بیدار من
    شد آشنای نیمه شب
    تا دل بیدار من
    شد آشنای نیمه شب
    خاطری چون صبح دارم از صفای نیمه شب
    در دل شب دامن دولت به دست آمد مرا
    گنج گوهـر یافتــم
    از گریه های نیمه شـب
    گنج گوهر یافتم
    از گریه های نیمه شب

    امشب منم و بزم خیالم
    من و دنیای ملالم
    غم شیرین تو را بستایم ای زیبا
    شب شورانگیز رویا

    هستی
    شده تصویری ز رویا
    عطش دل مانده بر جا
    مژه بر هم بگذارم
    ره رویا بسپارم
    برود از تن قرارم

    می روم تا، کشور خواب،
    می زنم پر، مست و بی تاب
    در فضای بی کران، می پرم نرم و سبک،
    سرشار رویا
    در شب خاموش من، درد هم آغوش من، برخیزد از جا

    سوختم از آتش غم در تب رویای تو
    سوختم از آتش غم در تب رویای تو
    ای تپیده دل به یادت هر زمان شیدای تو
    جاودان باش ای غمت در قلب شب پندار من
    ای فکنده در سکوتم یاد تو غوغای تو
    ای فکنده در سکوتم یاد تو غوغای تو

    افسوس،
    گل امیدم تو بودی،
    دل تنهایم ربودی
    به جدایی دل دادی
    نکنی از من یادی
    غم خود در من نهادی

    هستی،
    شده تصویری ز رویا
    عطش دل مانده بر جا

    غم این تنها بودن
    چو تبی می سوزد تن
    شب من تنهاتر از من

    در نگاهم،
    تا نشینی،
    نقش رویا آفرینی
    روی بال یاد تو ،
    می روم تا آسمان،
    آزاد و شیدا

    ای شب تاریک من
    با غم من خو بگیر
    آرام و تنها
  • Composer : ناصر حسینی



Download Bazmeh Khial Mohammad Noori