GhazalGeryeh Shahyar Ghanbari





غزلگریه (شعر خوانی)

    متن آهنگ غزلگریه (شعر خوانی) از شهیار قنبری

    این پر پروانه است که میسوزد !
    آتش بازی پیروزی نیست
    بازی که نیست
    کشتار بی حیای یار و عشق و شبنم آفتابگردان و
    نقره ی سروستان " ماه آباد " است ...

    سور سقوط میرغضب نیست
    انکار زشت رهایی ست !
    چاه ویل ندانستن

    سلطان به دار نیست
    زنجیریانند بیدار... آری ... دار !

    فرموده اند : به جانب فانوس ها باد نیاید
    خورشید را در التزام رکاب همایونی ملتفت نگشتند
    فرموده اند : ترانه بمیرد ...
    حضور همیشه جاری دریا را به باران نپذیرفتند

    بسیار فرمودند ... بسیار خشایار وار بر گرده ی دریا
    زخم تازیانه روا داشتند
    بسیار دفتر سوزاندند ... بسیار ...

    خسته ام ... خانه نگهدار ... بسیار ...

    از ترانه تنها گلوگاهی بریده و دهانی سوخته بر درگاه است

    از فرموده ها بگذریم ... با نرفته ها برویم !

    بازیست ؟ شاید ...
    اما قانقاریا از استخوان " کرد " تو می ترسد !
    مرگ از ترانه های سنگر تو می میرد !
    مرا پنهان کن "عزیز" که ستاره ها نیز به چشم نارفیق میایند ...
    در فرصت میان دو دیوار پوک ... دو لنگه ی در ...
    بگذار خواب مرگ هفت پادشاه ببینم ...


    تشنه ام !
    آن آب نمای فیروزه کجاست ؟
    با حافظ ... با ضربه های عشق و مولانا ...
    تا یاد بگیرم عاشق شدن را در کدام ضرب جای غزل باید نوشت ...

    ترانه سرا : شهیار قنبری
  • Poet : Shahyar Ghanbari



Download GhazalGeryeh Shahyar Ghanbari