Talkh Ahmad Shamloo





تلخ

    متن آهنگ تلخ از احمد شاملو

    پای آبله ز راه بیابان رسیده ام
    بشمرده دانه دانه کلوخ خراب او
    برده به سر بیخ گیاهان و آب تلخ
    در بر رخم مبند که غم بسته بر درم
    دلخسته ام به زحمت شب زنده داریم
    ویرانه ام ز هیبت آباد خواب تلخ
    عیبم مبین که زشت و نیکو دیده ام بسی
    دیده گناه کردن شیرین دیگران
    وز بی گناه دلشدگانی ثواب تلخ است
    در موسمی که خستگی ام می برد ز جای
    با من بدار حوصله بگشای در زحرف
    اما در آن نه ذره عتاب و خطاب تلخ
    چون این شنید بر سر بالین من گریست
    گفتا کنون چه چاره ؟
    بگفتم اگر رسد با روزگار هجر و صبوری شراب تلخ



Download Talkh Ahmad Shamloo