Mordab Hasan Shamaei Zadeh





مرداب

    متن آهنگ مرداب از حسن شماعی زاده

    ميون يه دشت لخت زير خورشيد كوير
    مونده يك مرداب پير توي دست خاك اسير
    منم اون مرداب پير از همه دنيا جدام
    داغ خورشيد به تنم زنجير زمين به پام


    من همونم كه يه روز مي خواستم دريا بشم
    مي خواستم بزرگترين درياي دنيا بشم
    آرزو داشتم برم تا به دريا برسم
    شبو آتيش بزنم تا به فردا برسم


    اولش چشمه بودم زير آسمون پير
    اما از بخت سيام راهم افتاد به كوير
    چشم من به اونجا بود پشت اون كوه بلند
    اما دست سرنوشت سر رام يه چاله كند


    توي چاله افتادم خاك منو زندونی كرد
    آسمونم نباريد اونم سرگرونی كرد
    حالا يه مرداب شدم يه اسير نيمه جون
    يه طرف ميرم تو خاك يه طرف به آسمون


    خورشيد از اون بالاها زمينم از اين پايين
    هی بخارم مي كنن زندگيم شده همين
    با چشام مردنمو دارم اينجا می بينم
    سرنوشتم همينه من اسير زمينم


    هيچی باقی نيست ازم لحظه های آخره
    خاك تشنه همينم داره همراش می بره
    خشك ميشم تموم ميشم فردا كه خورشيد مياد
    شن جامو پر می كنه كه مياره دست باد



Download Mordab Hasan Shamaei Zadeh