Mabood Marjan





معبود

    متن آهنگ معبود از مرجان

    دیری ست که در غربت تو خسته ترینم ، ای خانه ی دلدادگی و عشق یقینم
    دیری ست که من دل شده ای گوشه نشینم ، آواره ی بی موطن این پاک زمینم

    با تو مرا عاشقی و لحظه ی شیرین ، ای عشق من وجان من همدم دیرین
    با تو مرا شور دگر نغمه ی دیگر ، ای وسوسه ی بودن من موطن غمگین

    گفتم ز غمت ای یار بی تاب و توانم ، از عشق تو دل کندن هرگز نتوانم
    گفتی منم آن خسته ی افتاده در بند ، گفتم که نهم در عشق من هستی و جانم

    با تو مرا عاشقی و لحظه ی شیرین ، ای عشق من وجان من همدم دیرین
    با تو مرا شور دگر نغمه ی دیگر ، ای وسوسه ی بودن من موطن غمگین

    حال من اگر پُرسی گویم که چُنینم ، من از تو جدامانده دیوانه ترینم
    دیوانه ترین عاشق بی موطن خاکم ، ای بود و نبود من ، من بی تو غمینم

    با تو مرا عاشقی و لحظه ی شیرین ، ای عشق من وجان من همرم دیدین
    با تو مرا شور دگر نغمه ی دیگر ، ای وسوسه ی بودن من موطن غمگین



Download Mabood Marjan