Avaz Alireza Eftekhari





آواز

    متن آهنگ آواز از علیرضا افتخاری

    یاد ان عهد که در بحر سفر می کردم
    در دل سنک به فریاد اثر می کردم

    جون صدف قطره ی اشکی که به من می دادند
    می زدم بر سر خود مهر و کهر می کردم

    کر جه دنباله روقافله ی دل بودم
    خفتکان ر به سر بای خبر می کردم

    ای خوش ان عهد که در مصر وجود از هستی
    یوســفی بود به هر جای نظر می کردم

    یاد عهدی که به اکســیر قناعت ساعق
    زهر اکر قسمت من بود شکر می کردم

    دیدی جه ها کرد غم با دل من
    رسوا دا من شیدا دل من
    رسوا دل من شیدا دل من

    دارد تماشا خوش با تو سودا
    خارا دل تو مینا دل من
    خارا دل تو مبنا دل من

    کرده است جانان در جان تجلی
    در قطره دارد دریا دل من

    رسوا دل من شیدا دل من
    رسوا دل من شیدا دل من

    از خاطرم برد یاد تو جندی
    در خانه دارد صحرا دل من

    رسوا دل من شیدا دل من
    رسوا دل من شیدا دل من

    روز ازل سوخت داغت حزین باد
    روز ازل سوخت داغت حزین باد

    اتش تو بودی سینا دل من
    اتش تو بودی سینا دل من



Download Avaz Alireza Eftekhari