2 Shahram Nazeri





2

    متن آهنگ 2 از شهرام ناظری

    هر کسی را اصطلاحی داده‌ام
    هر کسی را سیرتی بنهاده‌ام
    هندیان را اصطلاح هند مدح
    سندیان را اصطلاح سند مدح
    من نکردم خلق تا سودی کنم
    بلکه تا بر بندگان جودی کنم
    من نگردم پاک از تسبیحشان
    پاک هم ایشان شوند و درفشان
    ما برون را ننگریم و قال را
    ما درون را بنگریم و حال را
    آتشی از عشق در جان بر فروز
    سر بسر فکر و عبارت را بسوز
    موسیا آداب ‌دانان دیگرند
    سوخته جان و روانان دیگرند
    تو ز سرمستان قلاوزی مجو
    جامه‌چاکان را چه فرمایی رفو
    ملت عشق از همه دینها جداست
    عاشقان را ملت ومذهب خداست
    لعل را گر مهر نبود باک نیست
    عشق در دریای غم غمناک نیست
    چونکه موسی این عتاب از حق شنید
    در بیابان در پی چوپان دوید
    بر نشان پای آن سرگشته راند
    گرد از پره‌ی بیابان بر فشاند
    عاقبت دریافتاو را و بدید
    گفت مژده ده که دستوری رسید
    هیچ آدابی و ترتیبی مجو
    هر چه می خواهد دل تنگت بگو



Download 2 Shahram Nazeri