Song Shahram Nazeri





ترانه

    متن آهنگ ترانه از شهرام ناظری

    دشت هایی چه فراخ
    كوه هایی چه بلند
    در گلستانه چه بوی علفی می آمد؟
    من دراین آبادی پی چیزی می گشتم
    پی خوابی شاید
    پی نوری ‚ ریگی ‚ لبخندی
    پشت تبریزی ها
    غفلت پاكی بود كه صدایم می زد
    پای نی زاری ماندم باد می آمد گوش دادم
    چه كسی با من حرف می زد ؟
    سوسماری لغزید
    راه افتادم
    یونجه زاری سر راه
    بعد جالیز خیار ‚ بوته های گل رنگ
    و فراموشی خاك
    لب آبی
    گیوه ها را كندم و نشستم پاها در آب

    من چه سبزم امروز
    و چه اندازه تنم هوشیار است
    نكند اندوهی ‚ سر رسد از پس كوه

    چه كسی پشت درختان است ؟
    هیچ می چرد گاوی در كرد
    ظهر تابستان است
    سایه ها می دانند كه چه تابستانی است
    سایه هایی بی لك
    گوشه ای روشن و پاك
    كودكان احساس! جای بازی اینجاست

    زندگی خالی نیست
    مهربانی هست سیب هست ایمان هست
    آری تا شقایق هست زندگی باید كرد

    در دل من چیزی است مثل یك بیشه نور مثل خواب دم صبح
    و چنان بی تابم كه دلم می خواهد
    بدوم تاته دشت بروم تا سر كوه
    دورها آوایی است كه مرا می خواند ...



Download Song Shahram Nazeri