Dideh Bikhab Mohammad Reza Shajarian





دیده بیخواب

    متن آهنگ دیده بیخواب از محمدرضا شجریان

    همای اوج سعادت به دام ما افتد
    اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
    حباب وار براندازم از نشاط کلاه
    اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
    شبی که ماه مراد از افق طلوع کند
    بود که پرتو نوری به بام ما افتد
    ملوک را چو ره خاکبوس این در نیست
    کی التفات مجال سلام ما افتد
    چو جان فدای لبت شد خیال می بستم
    که قطره ای ز زلالش به کام ما افتد
    خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز
    کز این شکار فراوان به دام ما افتد
    ز خاک کوی تو هردم که دم زند حافظ
    نسیم گلشن جان در مشام ما افتد
    به نا امیدی از این در مرو بزن فالی
    بود که قرعه دولت به نام ما افتد

    شعر : حافظ


    نگارینا دل و جانم ته داری
    همه پیدا و پنهانم ته داری
    نمی دونم که این درد از که دیرم
    همین دونم که درمانم تو داری

    شعر : باباطاهر


    تصنیف « جان عشاق »

    دوش می آمد و رخسارهبرافروخته بود
    تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود
    رسم عاشق کشی و شیوه شهر آشوبی
    جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود
    جان عشاق سپند رخ خود می دانست
    وآتش چهره بدین کار برافروخته بود
    گرچه می گفت که زارت بکشم می دیدم
    که نهانش نظری با من دلسوخته بود
    کفر زلفش ره دین می زد و آن سنگین دل
    در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

    شعر : حافظ

    ترانه سرا : حافظ
  • Composer : Parviz Meshkatian
  • Poet : Hafez



Download Dideh Bikhab Mohammad Reza Shajarian