Track 01 Banan





ترانه ی 1

    متن آهنگ ترانه ی 1 از بنان

    سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش
    که دور شاه شجاع است می دلیر بنوش
    شد آن که اهل نظر بر کناره می‌رفتند
    هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش
    به صوت چنگ بگوییم آن حکایت‌ها
    که از نهفتن آن دیگ سینه می‌زد جوش
    شراب خانگی ترس محتسب خورده
    به روی یار بنوشیم و بانگ نوشانوش
    ز کوی میکده دوشش به دوش می‌بردند
    امام شهر که سجاده می‌کشید به دوش
    دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات
    مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش
    محل نور تجلیست رای انور شاه
    چو قرب او طلبی در صفای نیت کوش
    بجز ثنای جلالش مساز ورد ضمیر
    که هست گوش دلش محرم پیام سروش
    رموز مصلحت ملک خسروان دانند
    گدای گوشه نشینی تو حافظا مخروش
    --------------------------------------------------------

    زان یار دلنوازم شکریست با شکایت

    گر نکته‌دان عشقی بشنو تو این حکایت

    بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم

    یارب مباد کس را مخدوم بی‌عنایت

    رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس

    گویی ولی‌شناسان رفتند از این ولایت

    در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

    سرها بریده بینی بی‌جرم و بی‌جنایت

    چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی

    جانا روا نباشد خونریز را حمایت

    در این شب سیاهم گم گشته راه مقصود

    از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت

    از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود

    زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت

    ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم

    یک ساعتم بگنجان در سایه‌ی عنایت

    این راه را نهایت صورت کجا توان بست

    کش صد هزار منزل بیش است در بدایت

    هر چند بردی آبم روی از درت نتابم

    جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت

    عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ

    قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت
    ------------------------------------------------------



Download Track 01 Banan