Soote Delan Faramarz Asef





سوته دلان

    متن آهنگ سوته دلان از فرامرز آصف

    برای شام آخر مشکلی در کار ما افتاد ، ای عشق
    مسوزانم که از داغ شقایق ها خبر دارم


    * * * * * * * * * *


    ای عشق ، ای عشق ، ای عشق
    بی تو در مهمانی سوته دلان لب فرو بسته چه کردی

    ای عشق ، ای عشق ، ای عشق
    بی تو از سیلاب اشک پاک مظلومان دل خسته چه دیدی
    ندانستی که من تنها و سرگردان ، میان کوچه های شب چه می کردم
    نپرسیدی که آخر ، خسته از قهر سیه چشمان به دنبال چه می گشتم

    زبانم لال ، زبانم لال نبردی یاد ، ندیدی که من آنجا ،
    شاهد شب زنده داری خدا بودم
    ای عشق


    * * * * * * * * * *

    شاید در این تباهی ها ، در این همیشه باقی ها
    داستانی ناگفتنی بوده است در خلوت تمامی بیراهه های من

    چه بیراهه رفتیم ای دوست تا بهت عاشقانه ی خویش
    و تا اولین ، تا اولین حکایت باقی
    تا اولین ، تا اولین حکایت باقی

    برای شام آخر مشکلی در کار ما افتاد ، ای عشق
    مسوزانم که از داغ شقایق ها خبر دارم

    چه حاصل از رهاگشتن بریدن بی خبر بودم ، ای عشق
    دم رفتم تو را چون سایه با خود همسفر دارم

    بی تو دیوانه ، تو زنجیری این شهر پر از غصّه
    نپرسیدی که من تنها و سرگردان ، میان کوچه های شب چه می کردم
    ندانستی که از داغ شقایق ها ، چرا در شام آخر قصه می گفتم

    لالا لالا ، غم بی همزبونی گل عاشق ، همه شب زخمه بر تار دلم می زد
    بدان ای عشق که می لرزد دلم امّا ، دگر اشکی برای تو نمی ریزد

    زبانم لال ، زبانم لال نبودی و ندیدی که من آنجا ،
    شاهد شب زنده داری خدا بودم
    ای عشق



Download Soote Delan Faramarz Asef