Shookhe Shirin Hesamuddin Seraj





شوخ شیرین

    متن آهنگ شوخ شیرین از حسام الدین سراج

    خواهرش بر سینه و بر سرزنان رفت تا گیرد برادر را عنان
    سیل اشکش بست بر شه راه را دود آهش کرد حیران شاه را
    در قفای شاه رفتی هر زمان بانگ مهلاً مهلاً اش بر آسمان
    کای سوار سرگران کم کن شتاب جان من! لختی سبکتر زن رکاب
    تا ببوسم آن رخ دلجوی تو تا ببویم آن شکنج موی تو
    شه سراپا گرم شوق و مست ناز گوشه چشمی بدان سو کرد باز
    دید مشکین مویی از جنس زنان بر فلک دستی و دستی بر عنان
    زن مگو، مردآفرین روزگار زن مگو، بنت‌الجلال ، اخت الوقار
    زن مگو، خاک درش نقش جبین زن مگو، دست خدا در آستین
    باز دل بر عقل می گیرد عنان اهل دل را آتش اندر جان زنان
    می دراند پرده اهل راز را می زند با ما مخالف ساز را
    پنجه اندر جامه جان می برد صبر و طاقت را گریبان می درد
    هر زمان هنگامه ای سر می کند گر کنم منعش فزونتر می کند
    پس ز جان بر خواهر استقبال کرد تا رخش بوسد، الف را دال کرد
    همچو جان خود، در آغوشش کشید این سخن آهسته در گوشش کشید
    که ای عنان گیر من آیا زینبی؟ یا که آه دردمندان در شبی؟
    پیش پای شوق زنجیری مکن راه عشق است این، عنانگیری مکن
    با تو هستم جان خواهر، همسفر تو به پا این راه کوبی، من به سر
    خانه سوزان را تو صاحبخانه باش با زنان در همرهی مردانه باش
  • Composer : Hesamodin Seraj



Download Shookhe Shirin Hesamuddin Seraj