Ashegh Koshi And Saze Masti Hesamuddin Seraj





عاشق کشی و ساز مستی

    متن آهنگ عاشق کشی و ساز مستی از حسام الدین سراج

    عاشق کشیسازمستی

    چون دل عشاق را در قید کرد خودنمایی کرد و دلها صید کرد
    امتحانشان را ز روی سر خوشی پیش گیر شیوه عاشق کشی
    دل پریشانشان کند چون زلف خویش زانکه عاشق را دلی باید پریش
    خود کند ویران ، دهد خود تمشیت خود کشدشان ، باز گردد خود دهد
    تا گریزد هر که او نا قابل است عشق را مکره هوس را مایل است
    اندک اندک می کشاند سوی خویش می دهد راهش به سوی کوی خویش
    می نیارد کس به وحدتشان شکی عاشق و معشوق می گردد یکی
    اول آدم ساز مستی ساز کرد بی خودی در بزم خلد آغاز کرد
    برق عصیان صفوتش را خانه سوخت شمع سوزان شد پر پروانه سوخت
    نوح تا گردید با مستی قرین شد به غرقاب بلا کشتی نشین
    بر خلیل آن نشئه تا شد شعله زن کرد اندر آتش سوزان وطن
    یوسف از مستی چو دل آگه شدش جا زدامان پدر در چه شدش
    تا سر یعقوب از آن پر شور شد از غم یوسف دو چشمش کورشد
    مست از جام بلا شد تا کلیم سالها در تیه محنت بد مقیم
    عیسی از مستی قدم بر دار شد لاجرم سرمنزلش بر دار شد
    احمد از آن باده تا شد سرگران کرد بر وی رو بلا از هر کران
    شور آن صهبا در آن قدسی دهن گشت سنگی عاقبت دندان شکن
    مرتضی زان باده تا گردید مست لاجرم در آستین بنمود دست
    باز بینم رازی اندر پرده ای هست دل را گوئیا گم کرده ای
    وه که عشق از دانشم بیگانه کرد مستی این دل مرادیوانه کرد
  • Composer : Hesamodin Seraj



Download Ashegh Koshi And Saze Masti Hesamuddin Seraj