The Gray Man Kourosh Yaghmaei





The Gray Man

    متن آهنگ The Gray Man از کوروش یغمایی

    می آمد از برج ویران ، مردی که خاکستری بود
    خرد و خراب و خمیره ، تمثیل ویران تری بود
    تمثیل ویران تری بود ، تمثیل ویران تری بود
    مردی که در خواب هایش ، همواره یک باغ می سوخت
    آنسوی کابوس هایش ، خورشید نیلوفری بود
    وقتی که سنگ بزرگی ، بر قلب آینه می زد
    می گفت خود را شکستم ، کان خود نه من دیگری بود
    می گفت با خود

    کجا رفت آن ذهن پالوده ی پاک ،
    ذهنی که از هرچه جز مهر بیگانه بود و بری بود
    افسوس از آن طفل ساده که برگ برگ کتابش ، زیبا و رنگین و روشن ، تصویر خوش باوری بود
    طفلی که تا دیرها را مثل سلیمان ببندد ، تنهاترین آرزویش یک قصّه انگشتری بود
    افسوس از آن دل که بعد از پایان هر قصّه ، تا صبح مانند نارنجِ جادرود آبستن صد پری بود

    دردا که دیری ست دگر ، شور سحرخیزی اش نیست
    آن چشم هایی که هر صبح ، خورشید را مشتری بود
    دردا که دیری ست دیگر ، زنگ کدورت گرفته ست
    آیینه ای که زلالی ، سر صبح روشنگری بود
    اکنون به زنجیر نشسته ست ، از جرم تخطیر و تدخیم
    انگشت هایی که یک روز ، مثل قلم جوهری بود



Download The Gray Man Kourosh Yaghmaei