Baran Alireza Eftekhari





باران

    متن آهنگ باران از علیرضا افتخاری

    رخسار خیسم از اشک آغشته شد به باران
    عطر یاس و بنفشه گوید آمد بهاران

    با ظاهر خموشم در سینه میخروشم
    شاید که عطر یادت باز اورد به هوشم

    با برگ گل نام تو مینویسم
    باران شوید رخسار خیس خیسم

    شبنم ز عمر کوتهش با شکوه ها سر میکند
    خندان لب گل را به اشک دیده اش تر میکند
    بهر خدا با او نگو حرف حیات جاودان
    چون قلب او پاک است و این افسانه باور میکند

    با برگ گل نام تو مینویسم
    بران شوید رخسار خیس خیسم

    در گلرنگ بهاران جای تو مانده خالی
    دیدار روی ماهت شد فرصت محالی
    چون سایه روی دیوار از بی کسی شکستم
    با تو بخود رسیدم
    شد باور که هستم
    در جان با جان مهر ترا سرشتم
    فریاد فریاد از بخت و سرنوشتم
    با برگ گل نام تو مینویسم
    باران شوید رخسار خیس خیسم



Download Baran Alireza Eftekhari