Ghesseyeh Najaf Farman Fathalian





قصه نجف

    متن آهنگ قصه نجف از فرمان فتحعلیان

    توی نجف یه خونه بود، که دیوارش کاهگلی بود، اسم صاحاب اون خونه، مولای مرداعلی بود، نصفه شبها بلند میشد، یه کیسه داشت که برمیداشت، خرما و نون و
    خوردنی، هرچی که داشت تو اون میذاشت.
    راهی کوچه ها میشد، تا یتیمهارو سیر کنه، تا سفره خالیشونو، پر از نون و پنیرکنه، شب تا سحر پرسه میزد، پس کوچه های کوفه رو، تا پر بارون بکنه،باغهای بیشکوفه رو.
    عبادت علی مگه، میتونه غیر از این باشه، باید مثل علی باشه، هر کی که اهل دین باشه، بعد علی کی میتونه، محرم راز من باشه، درد دلم روگوش کنه، تا چاره ساز من باشه.
    چشماتو واکن آقاجونبالهای خستمو ببین
    منو نگاه کن آقاجون دل شکستمو ببین.

    ترانه سرا : محمد رضا آغاسی
  • Composer : Farman Fthalian
  • Poet : محمد رضا آغاسی



Download Ghesseyeh Najaf Farman Fathalian