Aleh Shahin Najafi





اله

    متن آهنگ اله از شاهین نجفی

    دنيا به درک رفت و
    ده بي سر و سامان شد
    سهم من و تو از ان
    يک سفره ي بي نان شد
    از چشم کبو ِد ما
    هي اشک به راه افتاد
    انقدر که باريديم
    تبديل به باران شد
    هر دوست که با ما بود
    دشمن شد و خنجر زد
    با قافله پيمان بست
    هم کاسه ي دزدان شد
    پشت همه ي درها ديوار کشيدند و
    هي سقف فرو پاشيد هي پنجره سيمان شد
    هي شهد و شکر دادند
    هي سکه ي زر دادند
    ارام بساط شعر تبديل به دکان شد
    هر کس که دلش ميخواست
    نيزه به زمين کوبيد
    هي کشت و تجاوز کرد
    تا قاري قران شد
    دنيا به درک رفت و
    ده بي سر و سامان شد
    سهم من و تو از ان
    يک سفره ي بي نان شد
    جنگل شده بود اين شهر
    با منظره هاي ِبکر
    يک جنگل خر تو خر
    علامه و روشنفکر
    دنياي بدوِن در
    دنياي پر از بن بست
    دنياي (فقط در خواب) دنياي سراپا مست
    از دهکده ي خونين
    از حمله ي اپاچي
    يک کوه جسد ماند و
    يک مشت تماشاچي
    که سوخت و ساکت ماند
    با فاجعه بارامد!
    هي فصل زمستان شد
    هي گفت: بهار امد
    دندان به جگر داد و
    ارام لبش را دوخت
    با پاي خودش پاي هر چوبه ي دار امد
    سر خوش شده از تاول
    معتاد به هر لخته
    در خشم نمکدان ها با زخم کنارامد
    دنيا به درک رفت و
    ده بي سر و سامان شد
    سهم من و تو از ان
    يک سفره ي بي نان شد


    ارسال از hadi.z




Download Aleh Shahin Najafi