Shah Maghsood Mohsen Chavoshi





شاه مقصود

    متن آهنگ شاه مقصود از محسن چاوشی

    این جنگل چوب خورده توو نعره های خفیفش شیر لگد خورده داره

    دریاست دریایِ تابوت رو شونه های نحیفش مُرغابی مُرده داره

    طفلک همش لَنگ نونه این سفره هرچی که داشته برداشته و بَذل کرده

    از تشنگی نصفِ جونه ، این مشک دستاشو عُمری نذر ابوالفضل کرده

    این صورتِ استخونی از فقر سیلی که می خورد درد و فراموش می کرد

    البته یادم نمیره وقتی جوون بود با فوت ، خورشیدو خاموش می کرد

    روحی که رو موج اف اِم میشَست کنج اتاق و سرگرم بختِ خودش بود

    لبخند میزد به آفَت ، سیبی که نعشِش همیشه زیر درخت خودش بود

    ای چِرک رو اسکناسا اَرابه ی ناشناسا پیکان دلتنگ بابا

    بارِ تلنبار مونده از شهر و از یار مونده قربانی جنگ بابا

    پیجامه یِ بی ادامه چشم انتظار یه نامه ، تسیبح و سجاده بابا

    ای سُرفه های پر از دود ، ویرونه ی شاه مقصود از سکه افتاد بابا
    ***
    میگفت جاهل که بودم عمر عزیزم هدر شد تووی صف سینماها

    میگفت امروز دیگه، نقش مهمی ندارم تویِ تئاتر شماها

    میگفت ده سال هر روز راه دوا خونه ها رو تَرک موتور گریه کرده

    از اون سر چاله میدون تا این سرِ توپ خونه با توپ پُر گریه کرده

    میگفت ما مُرغ شامیم حالا یا بزم عروسی یا مجلس سوگواری

    میگفت فرقی نداریم فرق ما دوتا شبیه ، اسب کالِسکه َست و گاری

    میرفت و میگفت پشت لبخند سه در چهارم قسطِ عقب مونده دارم

    میگفت از من گذشته میرفت و میگفت امشب مهمون ناخونده دارم

    ای چِرک رو اسکناسا اَرابه ی ناشناسا پیکان دلتنگ بابا

    بارِ تلنبار مونده از شهر و از یار مونده قربانی جنگ بابا

    ***
    ای آخرین شاهنامه ، افسانه ی بی ادامه

    بی سنگ و کَباده

    بابا ، تنهایی پَرده خونا ، تَه مونده یِ پهلوونا

    از اسب افتاده بابا




Download Shah Maghsood Mohsen Chavoshi